فرشته عزیزم خوش اومدییییییییییییییییییی
سلام عزیززممممممممممممممممممممم بالاخره بعد از این همه انتظار به آغوش من و بابا خوش اومدی خیلی خیلی این چند روز پر استرس و سخت بود اما مثل همیشه مدیون لطف خدا هستیم امروز هشتمین روز که پیش مایی و دومین روز که تو خونه خودمونیم خاطره زایمان رو برات تعریف میکنم هر چند که خیلی سخت گذشت چهار شنبه 18 دیماه ساعت 4 صبح دردام شروع شد دردایی که با همه دردایی که داشتم متفاوت بود خیلی حالم بد بود و روز برفی هم بود همین طور بیدار بودم و به بیرون نگاه میکردم و از خدا می خواستم که زایمانم راحت باشه خیلی استرس داشتم صبح بابایی باید میرفت سر کار استرسم بیشتر شد بابایی گفت دیشب خواب دیده که نی نی مون بدنیا اومده صبح به با...
نویسنده :
دریا
15:04